غزل شماره ۲۳

خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
به حاجب در خلوت سرای خاص بگو
فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست
به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سائلی حافظ دری زند بگشای
که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف

تلمیح

بیت ۱: قرآن، سوره الحدید، آیه ۴، وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ (هر کجا باشید او با شماست)
بیت ۲: قرآن، سوره فسلت، آیه ۵۳، أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (آیا بس نیست پروردگار تو که او بر همه چیز گواه است‌)

طریق: راه، مسیر // روش، رسم // مسلک، مذهب
جانِ آگه: کنایه از دل بیدار و دلی که به یاد معشوق روشن و آگاه و بیدار شده است
جمال: زیبایی
حجت: برهان، دلیل، سند، مدرک، آنچه به آن دعوی یا مطلبی را ثابت می‌کنند
حجت موجه: استدلال انکار ناپذیر، دلیل معتبر
زنخدان: چانه
سیب زنخندان: برآمدگی زیر چانه، بر آمدگی گلو
زلف: گیسو، موی سر، جعد، طره، شعر
حاجب: دربان پادشاه و امیر؛ پرده‌دار // مانع، حائل، آنچه مانع دیدن چیزی شود // ابرو
سرای: خانه، سرا، صرح، قصر، منزل // حرم، حرمخانه، حرمسرا
خلوت سرای: قسمت خصوصی از بارگاه یا خانه
محجوب: باشرم، باحیا // پنهان، پوشیده، درپرده // مجاز از، بی‌خبر، ناآگاه
خاطر مرفه: خیال آسوده و راحت
سائل: سؤال‌کننده، پرسش‌کننده // خواهنده، کسی که طلب احسان کند // کسی که از روی گدایی دست پیش مردم دراز کند، آن‌که پیشه‌اش گدایی است.

شرح ابیات

۱-
۲-

حاشیه نویسی

قرآن، سوره الحدید، آیه ۴:

هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا ۖ وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ ۚ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اوست خدایی که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید آن‌گاه بر عرش قرار گرفت، او هر چه در زمین فرو رود و هر چه از آن برآید و آنچه از آسمان نازل شود و آنچه به آن بالا رود همه را می‌داند و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه کنید بیناست.

مضمون بیت ۱ احتمالا می‌تواند اشاره‌ای باشد به این قسمت از مضمون آیه‌ی ۴، سوره الحدید، که «هرکجا باشید و هرچه کنید، خداوند همیشه با شماست»

قرآن، سوره فسلت، آیه ۵۳:

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

به همین زودی آیتهای خویش را در سراسر گیتی و در خود ایشان به آن‌ها نشان خواهیم داد تا روشن شود برای ایشان که او حقّ است، آیا این بس نیست پروردگار تو که او بر همه چیز گواه است‌

مصرع دوم از بیت دوم(جمال چهره تو حجت موجه ماست) اشاره‌ای است به برهان صدیقین که توسط بوعلی و صدرای شیرازی و علامه طباطبایی تفسیرها و توضیحات متنوعی درباره‌ی آن نوشته شده و نظر به این قسمت از آیه دارد که أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ به این معنا که وجود خدا، حجت قاطع است برای اثبات وی

بیت ۵:

در آثار عین القضات همدانی «شیطان» به «دربان عزت خداوند» تشبیه شده، پس در این بیت از شعر حافظ هم می‌توان دربان و حاجب درگاه الهی را شیطان دانست و اینکه برای راه یافتن به خلوت‌سرای خاص، باید از این دربان به سلامت گذشت و اسیر وی نشد، خداوند هم در قرآن، سوره الحجر، آیه ۴۳ میفرماید

إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ

و هرگز تو را بر بندگان من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند

و اینطور می‌توان برداشت کرد که حافظ رو به خداوند، خود را اسیر گناه معرفی می‌کند و می‌گوید به همین دلیل اجازه ورود به خلوت‌سرای خاص را دریافت نمی‌کند، پس درخواست یاری دارد.