غزل شماره ۵۳

منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
نوای من به سحر آه عذرخواه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاک در دوست پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی
رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب باش گو گناه من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
منم:
که:
گوشه:
میخانه:
خانقاه:
من:
است:
دعای:
پیر:
مغان:
ورد:
صبحگاه:
گرم:
ترانه:
چنگ:
صبوح:
نیست:
چه:
باک:
نوای:
به:
سحر:
آه:
عذرخواه:
ز:
پادشاه:
و:
گدا:
فارغم:
بحمدالله:
گدای:
خاک:
در:
دوست:
غرض: قصد، مقصود، هدف // کینه و دشمنی داشتن
مسجد:
میخانه‌ام:
وصال: دست یافتن به چیزی، رسیدن / در تصوف رسیدن به مرحله‌ی فنا فی‌الله، رسیدن به معشوق ازلی و با او یکی شدن
شماست:
جز:
این:
خیال:
ندارم:
خدا:
گواه:
مگر:
تیغ:
اجل:
خیمه:
برکنم:
ور:
نی:
رمیدن:
از:
دولت: دارایی، ثروت، مال // زمان حکومت بر یک منطقه // آنچه به گردش زمان و نوبت از یکی به دیگری برسد // گردش نیکی به سود کسی
نه:
رسم:
راه:
آن:
زمان:
بر:
آستان:
نهادم:
روی:
فراز:
مسند:
خورشید:
تکیه:
گاه:
گناه:
اگر:
نبود:
اختیار:
ما:
حافظ:
تو:
طریق:
ادب:
باش:
گو:

شرح ابیات

۱-
۲-

حاشیه نویسی