غزل شماره ۲۹۲
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع
شراب خانگیم بس می مغانه بیار
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع
خدای را به میام شست و شوی خرقه کنید
که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
ببین که رقص کنان میرود به ناله چنگ
کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع
به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت
که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع
به فیض جرعه جام تو تشنهایم ولی
نمیکنیم دلیری نمیدهیم صداع
جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد
ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
قسم:
به:
حشمت:
و:
جاه:
جلال:
شاه:
شجاع:
که:
نیست:
با:
کسم:
از:
بهر:
مال:
نزاع:
شراب:
خانگیم:
بس:
می:
مغانه:
بیار:
حریف: دوست، رفیق، یار، همدم، همپیشه، همکار، محبوب، عشوق // مدعی، مخالف، هماورد، رقیب // همزور، همنبرد، همشان، هممقام، همپیاله
باده: نوشیدنی مستیآور، شراب، مِی
رسید:
ای:
رفیق:
توبه:
وداع:
خدای:
را:
میام:
شست:
شوی:
خرقه: نوعی پوستین بلند، تکهای از پارچهی لباس // در تصوف، جبهای که از دست پیر میپوشیدند و گاهی از تکههای گوناگون دوخته میشد
کنید:
من:
نمیشنوم:
بوی:
خیر:
این:
اوضاع:
ببین:
رقص:
کنان:
میرود:
ناله:
چنگ:
کسی:
رخصه:
نفرمودی:
استماع:
سماع: /۱/ شنوایی، شنیدن /۲/ ترانهخوانی یا رقص یا دست افشانی به شکل دسته جمعی
عاشقان:
نظری:
کن:
شکر:
نعمت:
غلام:
مطیعم:
تو:
پادشاه:
مطاع:
فیض:
جرعه:
جام:
تشنهایم:
ولی:
نمیکنیم:
دلیری:
نمیدهیم:
صداع:
جبین:
چهره:
حافظ:
خدا:
جدا:
مکناد:
ز:
خاک:
بارگه:
کبریای:
۲-
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
قسم:
به:
حشمت:
و:
جاه:
جلال:
شاه:
شجاع:
که:
نیست:
با:
کسم:
از:
بهر:
مال:
نزاع:
شراب:
خانگیم:
بس:
می:
مغانه:
بیار:
حریف: دوست، رفیق، یار، همدم، همپیشه، همکار، محبوب، عشوق // مدعی، مخالف، هماورد، رقیب // همزور، همنبرد، همشان، هممقام، همپیاله
باده: نوشیدنی مستیآور، شراب، مِی
رسید:
ای:
رفیق:
توبه:
وداع:
خدای:
را:
میام:
شست:
شوی:
خرقه: نوعی پوستین بلند، تکهای از پارچهی لباس // در تصوف، جبهای که از دست پیر میپوشیدند و گاهی از تکههای گوناگون دوخته میشد
کنید:
من:
نمیشنوم:
بوی:
خیر:
این:
اوضاع:
ببین:
رقص:
کنان:
میرود:
ناله:
چنگ:
کسی:
رخصه:
نفرمودی:
استماع:
سماع: /۱/ شنوایی، شنیدن /۲/ ترانهخوانی یا رقص یا دست افشانی به شکل دسته جمعی
عاشقان:
نظری:
کن:
شکر:
نعمت:
غلام:
مطیعم:
تو:
پادشاه:
مطاع:
فیض:
جرعه:
جام:
تشنهایم:
ولی:
نمیکنیم:
دلیری:
نمیدهیم:
صداع:
جبین:
چهره:
حافظ:
خدا:
جدا:
مکناد:
ز:
خاک:
بارگه:
کبریای:
شرح ابیات
۱-۲-