غزل شماره ۳۲۶

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آه سحرت زلف مشوش دارم
گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
من رخ زرد به خونابه منقش دارم
گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
در:
نهانخانه:
عشرت:
صنمی:
خوش:
دارم:
کز:
سر:
زلف: گیسو، موی سر، جعد، طره، شعر
و:
رخش:
نعل:
آتش:
عاشق:
رندم:
میخواره:
به:
آواز:
بلند:
وین:
همه:
منصب:
از:
آن:
حور:
پریوش:
گر:
تو:
زین:
دست:
مرا:
بی:
سامان:
داری:
من:
آه:
سحرت:
مشوش:
چنین:
چهره:
گشاید:
خط:
زنگاری:
دوست:
رخ: صورت، چهره، رخسار، سیما // برج قلعه // پهلوان، جنگجو // سیمرغ، عنقا
زرد:
خونابه:
منقش:
کاشانه:
رندان:
قدمی:
خواهی:
زد:
نقل:
شعر:
شکرین:
می:
بی‌غش:
ناوک:
غمزه: اشاره با چشم و ابرو، برهم زدن مژگان از روی ناز و کرشمه // دلربای، عشوه، کرشمه، لوندی، نازکردن
بیار:
رسن:
که:
جنگ‌ها:
با:
دل:
مجروح:
بلاکش:
حافظا:
چون:
غم:
شادی:
جهان:
گذر:
است:
بهتر:
خاطر:
خود:

شرح ابیات

۱-
۲-

حاشیه نویسی