غزل شماره ۳۶۶
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
به گدایی به در خانه شاه آمدهایم
لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست
که در این بحر کرم غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم
حافظ این خرقه پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
ما:
بدین:
در:
نه:
پی:
حشمت:
و:
جاه:
آمدهایم:
از:
بد:
حادثه:
این:
جا:
به:
پناه:
ره:
رو:
منزل:
عشقیم:
ز:
سرحد:
عدم:
تا:
اقلیم:
وجود:
همه:
راه:
سبزه:
خط:
تو:
دیدیم:
بستان:
بهشت:
طلبکاری:
مهرگیاه:
با:
چنین:
گنج:
که:
شد:
خازن:
او:
روح:
امین:
گدایی:
خانه:
شاه:
لنگر:
حلم:
ای:
کشتی:
توفیق:
کجاست:
بحر:
کرم:
غرق:
گناه:
آبرو: شرف، اعتبار
میرود:
ابر:
خطاپوش:
ببار:
دیوان:
عمل:
نامه:
سیاه:
حافظ:
خرقه: نوعی پوستین بلند، تکهای از پارچهی لباس // در تصوف، جبهای که از دست پیر میپوشیدند و گاهی از تکههای گوناگون دوخته میشد
پشمینه:
بینداز:
قافله:
آتش:
آه:
۲-
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
ما:
بدین:
در:
نه:
پی:
حشمت:
و:
جاه:
آمدهایم:
از:
بد:
حادثه:
این:
جا:
به:
پناه:
ره:
رو:
منزل:
عشقیم:
ز:
سرحد:
عدم:
تا:
اقلیم:
وجود:
همه:
راه:
سبزه:
خط:
تو:
دیدیم:
بستان:
بهشت:
طلبکاری:
مهرگیاه:
با:
چنین:
گنج:
که:
شد:
خازن:
او:
روح:
امین:
گدایی:
خانه:
شاه:
لنگر:
حلم:
ای:
کشتی:
توفیق:
کجاست:
بحر:
کرم:
غرق:
گناه:
آبرو: شرف، اعتبار
میرود:
ابر:
خطاپوش:
ببار:
دیوان:
عمل:
نامه:
سیاه:
حافظ:
خرقه: نوعی پوستین بلند، تکهای از پارچهی لباس // در تصوف، جبهای که از دست پیر میپوشیدند و گاهی از تکههای گوناگون دوخته میشد
پشمینه:
بینداز:
قافله:
آتش:
آه:
شرح ابیات
۱-۲-