غزل شماره ۴۱۲

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو
روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
بحر: هزج مثمن سالم
مرا:
چشمیست:
خون:
افشان:
ز:
دست:
آن:
کمان:
ابرو:
جهان:
بس:
فتنه: فساد، تباهی // شورش، آشوب، شلوغی // محنت، عذاب // آزمایش، امتحان، ابتلا // کفر، گمراهی // مجاز از، مفتون و عاشق
خواهد:
دید:
از:
چشم:
و:
غلام:
ترکم:
که:
در:
خواب:
خوش:
مستی:
نگارین:
گلشنش:
روی:
است:
مشکین: /مِ/ سیاه، تیره‌رنگ // /مُ/ منسوب به مُشک، آنچه بوی مشک بدهد، مشک‌آلود، معطر، خوش‌بو
سایبان:
هلالی:
شد:
تنم:
زین:
غم:
با:
طغرای:
ابرویش:
باشد:
مه:
بنماید:
طاق:
آسمان:
رقیبان:
غافل:
ما:
را:
جبین:
هر:
دم:
هزاران:
گونه:
پیغام:
حاجب:
میان:
روان:
گوشه:
گیران:
جبینش:
طرفه:
گلزاریست:
بر:
طرف:
سمن: یاسمن، یاسمین // شبدر
زارش:
همی‌گردد:
چمان:
دگر:
حور:
پری: موجود افسانه‌ای به‌صورت زنی بسیارزیبا که مانند فرشته بال دارد و پرواز می‌کند و در زیبایی نقیض دیو است // مجاز از زن زیبا
کس:
نگوید:
چنین:
حسنی:
این:
چنان:
تو:
کافردل:
نمی‌بندی:
نقاب:
زلف: گیسو، موی سر، جعد، طره، شعر
می‌ترسم:
محرابم:
بگرداند:
خم: قوس، انحنا، کج، قسمت دارای پیچیدگی، پیچ، پیچ و تاب // چین و شکن زلف // طاق و ایوان عمارت // خانه‌ی زمستانی
دلستان:
اگر:
چه:
مرغ: پرنده، ماکیان
زیرک:
بود:
حافظ:
هواداری:
به:
تیر:
غمزه: اشاره با چشم و ابرو، برهم زدن مژگان از روی ناز و کرشمه // دلربای، عشوه، کرشمه، لوندی، نازکردن
صیدش:
کرد:

شرح ابیات

۱-
۲-

حاشیه نویسی