غزل شماره ۴۸۱
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی
کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی
ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
بشنو:
این:
نکته:
که:
خود:
را:
ز:
غم:
آزاده:
کنی:
خون:
خوری:
گر:
طلب:
روزی:
ننهاده:
آخرالامر:
گل:
کوزه:
گران:
خواهی:
شد:
حالیا:
فکر:
سبو:
کن:
پر:
از:
باده: نوشیدنی مستیآور، شراب، مِی
آن:
آدمیانی:
بهشتت:
هوس:
است:
عیش: خوشی، شادمانی، خوشگذرانی، زیستن، زندگی
با:
آدمی:
ای:
چند:
پری: موجود افسانهای بهصورت زنی بسیارزیبا که مانند فرشته بال دارد و پرواز میکند و در زیبایی نقیض دیو است // مجاز از زن زیبا
زاده:
تکیه:
بر:
جای:
بزرگان:
نتوان:
زد:
به:
گزاف:
مگر:
اسباب:
بزرگی:
همه:
آماده:
اجرها:
باشدت:
خسرو:
شیرین:
دهنان:
نگاهی:
سوی:
فرهاد:
دل:
افتاده:
خاطرت:
کی:
رقم:
فیض:
پذیرد:
هیهات:
نقش:
پراگنده:
ورق:
ساده:
کار:
کرم:
بازگذاری:
حافظ:
بسا:
بخت:
خداداده:
صبا: نام بادی که از سمت مشرق میوزد، مجاز از پیامآور میان عاشق و معشوق
بندگی:
خواجه: آقا، مهتر، بزرگ، صاحب، سرور، دولتمند، مالدار، شیخ، خداوند
جلال:
الدین:
جهان:
پرسمن:
و:
سوسن:
۲-
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
بشنو:
این:
نکته:
که:
خود:
را:
ز:
غم:
آزاده:
کنی:
خون:
خوری:
گر:
طلب:
روزی:
ننهاده:
آخرالامر:
گل:
کوزه:
گران:
خواهی:
شد:
حالیا:
فکر:
سبو:
کن:
پر:
از:
باده: نوشیدنی مستیآور، شراب، مِی
آن:
آدمیانی:
بهشتت:
هوس:
است:
عیش: خوشی، شادمانی، خوشگذرانی، زیستن، زندگی
با:
آدمی:
ای:
چند:
پری: موجود افسانهای بهصورت زنی بسیارزیبا که مانند فرشته بال دارد و پرواز میکند و در زیبایی نقیض دیو است // مجاز از زن زیبا
زاده:
تکیه:
بر:
جای:
بزرگان:
نتوان:
زد:
به:
گزاف:
مگر:
اسباب:
بزرگی:
همه:
آماده:
اجرها:
باشدت:
خسرو:
شیرین:
دهنان:
نگاهی:
سوی:
فرهاد:
دل:
افتاده:
خاطرت:
کی:
رقم:
فیض:
پذیرد:
هیهات:
نقش:
پراگنده:
ورق:
ساده:
کار:
کرم:
بازگذاری:
حافظ:
بسا:
بخت:
خداداده:
صبا: نام بادی که از سمت مشرق میوزد، مجاز از پیامآور میان عاشق و معشوق
بندگی:
خواجه: آقا، مهتر، بزرگ، صاحب، سرور، دولتمند، مالدار، شیخ، خداوند
جلال:
الدین:
جهان:
پرسمن:
و:
سوسن:
شرح ابیات
۱-۲-