غزل شماره ۹۹

دل من در هوای روی فرخ
بود آشفته همچون موی فرخ
بجز هندوی زلفش هیچ کس نیست
که برخوردار شد از روی فرخ
سیاهی نیکبخت است آن که دایم
بود همراز و هم زانوی فرخ
شود چون بید لرزان سرو آزاد
اگر بیند قد دلجوی فرخ
بده ساقی شراب ارغوانی
به یاد نرگس جادوی فرخ
دوتا شد قامتم همچون کمانی
ز غم پیوسته چون ابروی فرخ
نسیم مشک تاتاری خجل کرد
شمیم زلف عنبربوی فرخ
اگر میل دل هر کس به جایست
بود میل دل من سوی فرخ
غلام همت آنم که باشد
چو حافظ بنده و هندوی فرخ
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
بحر: هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی
دل:
من:
در:
هوای:
روی:
فرخ:
بود:
آشفته:
همچون:
موی:
بجز:
هندوی:
زلفش:
هیچ:
کس:
نیست:
که:
برخوردار:
شد:
از:
سیاهی:
نیکبخت:
است:
آن:
دایم:
همراز:
و:
هم:
زانوی:
شود:
چون:
بید:
لرزان:
سرو:
آزاد:
اگر:
بیند:
قد:
دلجوی:
بده:
ساقی: کسی که آب یا شراب یا هر نوشیدنی به دیگری می‌دهد // درتصوف، مرشد و پیر کامل که به مریدان فیض برساند
شراب:
ارغوانی:
به:
یاد:
نرگس: گلی سفید و کوچک و خوش‌بو // مجاز از چشم، چشم معشوق
جادوی:
دوتا:
قامتم:
کمانی:
ز:
غم:
پیوسته:
ابروی:
نسیم:
مشک:
تاتاری:
خجل:
کرد:
شمیم:
زلف: گیسو، موی سر، جعد، طره، شعر
عنبربوی:
میل:
هر:
جایست:
سوی:
غلام:
همت: قصد، اراده و عزم قوی، بلندطبعی، سعی، کوشش، دلیری، شجاعت
آنم:
باشد:
چو:
حافظ:
بنده:

شرح ابیات

۱-
۲-

حاشیه نویسی