غزل شماره ۱۴۷
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
نسیم:
باد:
صبا: نام بادی که از سمت مشرق میوزد، مجاز از پیامآور میان عاشق و معشوق
دوشم:
آگهی:
آورد:
که:
روز:
محنت:
و:
غم:
رو:
به:
کوتهی:
مطربان:
صبوحی:
دهیم:
جامه:
چاک:
بدین:
نوید:
سحرگهی:
بیا:
تو:
حور:
بهشت:
را:
رضوان:
در:
این:
جهان:
ز:
برای:
دل:
رهی:
همیرویم:
شیراز:
با:
عنایت:
بخت:
زهی:
رفیق:
بختم:
همرهی:
جبر:
خاطر:
ما:
کوش:
کاین:
کلاه:
نمد:
بسا:
شکست:
افسر:
شهی:
چه:
نالهها:
رسید:
از:
دلم:
خرمن:
ماه: از کرات آسمانی که به دور زمین میگردد // مجاز از زیبا، محبوب، معشوق، دوستداشتنی، مطلوب، کامل // در عرفان ذات حقیقی وجود انسان، به ماه درونی هر شخص تشبیه شده که نور آن از هر نور دیگری پر فروغتر است، در اشعار شاعران عارف مسلکی مانند حافظ، مولانا، عطار، سنایی، نظامی و... نیز بارها به «ماه درون»، «ماه خویش»، «ماه من» و... اشاره شده است که همه اشاره به ذات انسانی در حد تعالی و به کمال رسیده میباشد.
چو:
یاد:
عارض: . عرضکننده، عریضهدهنده، شاکی // رویداد، پیشامد، حادثه // در فلسفه، ویژگی آنچه پیدا میشود و میگذرد و ثابت نیست // فرماندهی لشکر // رخسار، چهره، روی
آن:
خرگهی:
رساند:
رایت:
منصور:
بر:
فلک: آسمان، عالم، گردون
حافظ:
التجا:
جناب: آستان، حضرت، درگاه // شرطی که با یکدیگر میبندند
شهنشهی:
۲-
بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
نسیم:
باد:
صبا: نام بادی که از سمت مشرق میوزد، مجاز از پیامآور میان عاشق و معشوق
دوشم:
آگهی:
آورد:
که:
روز:
محنت:
و:
غم:
رو:
به:
کوتهی:
مطربان:
صبوحی:
دهیم:
جامه:
چاک:
بدین:
نوید:
سحرگهی:
بیا:
تو:
حور:
بهشت:
را:
رضوان:
در:
این:
جهان:
ز:
برای:
دل:
رهی:
همیرویم:
شیراز:
با:
عنایت:
بخت:
زهی:
رفیق:
بختم:
همرهی:
جبر:
خاطر:
ما:
کوش:
کاین:
کلاه:
نمد:
بسا:
شکست:
افسر:
شهی:
چه:
نالهها:
رسید:
از:
دلم:
خرمن:
ماه: از کرات آسمانی که به دور زمین میگردد // مجاز از زیبا، محبوب، معشوق، دوستداشتنی، مطلوب، کامل // در عرفان ذات حقیقی وجود انسان، به ماه درونی هر شخص تشبیه شده که نور آن از هر نور دیگری پر فروغتر است، در اشعار شاعران عارف مسلکی مانند حافظ، مولانا، عطار، سنایی، نظامی و... نیز بارها به «ماه درون»، «ماه خویش»، «ماه من» و... اشاره شده است که همه اشاره به ذات انسانی در حد تعالی و به کمال رسیده میباشد.
چو:
یاد:
عارض: . عرضکننده، عریضهدهنده، شاکی // رویداد، پیشامد، حادثه // در فلسفه، ویژگی آنچه پیدا میشود و میگذرد و ثابت نیست // فرماندهی لشکر // رخسار، چهره، روی
آن:
خرگهی:
رساند:
رایت:
منصور:
بر:
فلک: آسمان، عالم، گردون
حافظ:
التجا:
جناب: آستان، حضرت، درگاه // شرطی که با یکدیگر میبندند
شهنشهی:
شرح ابیات
۱-۲-